ضرورت سلام را دریایم که در طولانی مدت ین یکدیگر گرمای محبت ایجاد میکند و از نفاق دور می کند

سلام واژه‌ای عربی است که ریشه ی آن سلم است[۱] و دارای معانی مختلفی است که از جمله مهترین آنها می توان به این معانی اشاره کرد:

از اسامی خداوند[۲]، درود[۳]، سلامتی[۴] و...

این واژه از نیاسامی *šalām- است و واژه‌های شَلوم (به عبریשלום)‏ و شْلاماء (به سریانیܫܠܡܐ) ازجمله واژه‌های سامی هم‌ریشهٔ هم‌معنی آن هستند.

سلام در فرهنگ های فارسی [ویرایش]

در فرهنگ معین سلام این گونه معنا شده است:

سلام کلمه‌ای است عربی و دارای معانی درود گفتن، بی گزند شدن، گردن نهادن است.[۵]

همچنین در واژه نامه دهخدا در معنی سلام آمده است:

سلام کلمه‌ای دعایی و برگرفته از تازی می باشد و به معنی بهی است که به هنگام درود بر کسی گویند؛ یعنی سلامت باشید. این واژه به واتای تهنیت و تحیت، درود، خیر، عافیت، تعظیم و تکریم و همچنین نامی از نام‌های خداوند است.

همچنین در ادامه با توجه به شعری، این معنا ذکر کرده است:

ترک گفتن: گر کنی در جهان به شب گیری دو سلام و چهار تکبیری.

پارسی سلام این واژه هاست

پرانام prãnãm (سنسکریت: پْرَنامَ)

نامْس، نامَس (سنسکریت: نَمَس)

تارَن (سنسکریت: تارَنَ)

نَتی (سنسکریت)

اِسواگ (سنسکریت: سْواگَمَ)[۶]



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 26 فروردين 1392برچسب:, | 17:23 | نویسنده : مجتبی |
سلام

 ضرورت سلام را دریایم که در طولانی مدت ین یکدیگر گرمای محبت ایجاد میکند و از نفاق دور می کند

سلام واژه‌ای عربی است که ریشه ی آن سلم است[۱] و دارای معانی مختلفی است که از جمله مهترین آنها می توان به این معانی اشاره کرد:

از اسامی خداوند[۲]، درود[۳]، سلامتی[۴] و...

این واژه از نیاسامی *šalām- است و واژه‌های شَلوم (به عبریשלום)‏ و شْلاماء (به سریانیܫܠܡܐ) ازجمله واژه‌های سامی هم‌ریشهٔ هم‌معنی آن هستند.

سلام در فرهنگ های فارسی [ویرایش]

در فرهنگ معین سلام این گونه معنا شده است:

سلام کلمه‌ای است عربی و دارای معانی درود گفتن، بی گزند شدن، گردن نهادن است.[۵]

همچنین در واژه نامه دهخدا در معنی سلام آمده است:

سلام کلمه‌ای دعایی و برگرفته از تازی می باشد و به معنی بهی است که به هنگام درود بر کسی گویند؛ یعنی سلامت باشید. این واژه به واتای تهنیت و تحیت، درود، خیر، عافیت، تعظیم و تکریم و همچنین نامی از نام‌های خداوند است.

همچنین در ادامه با توجه به شعری، این معنا ذکر کرده است:

ترک گفتن: گر کنی در جهان به شب گیری دو سلام و چهار تکبیری.

پارسی سلام این واژه هاست

پرانام prãnãm (سنسکریت: پْرَنامَ)

نامْس، نامَس (سنسکریت: نَمَس)

تارَن (سنسکریت: تارَنَ)

نَتی (سنسکریت)

اِسواگ (سنسکریت: سْواگَمَ)[۶]



ادامه مطلب
تاريخ : دو شنبه 26 فروردين 1392برچسب:, | 17:23 | نویسنده : مجتبی |