اصول کشاورزي ارگانيک

کشاورزي ارگانيک بر پايه اصول خاصي بنا نهاده شده است که آشنايي با اين اصول جهت درک بهتر کشاورزي ارگانيک ضروري است اين اصول اساس رشد و توسعه کشاورزي ارگانيک را فراهم نموده اند و باعث بهبود و ارتقاي جهاني کشاورزي شده اند.
به دليل نياز روزانه مردم به تغذيه ،کشاورزي از مهمترين و بيشترين فعاليت هاي بشر از ابتدا تا به حال و در آينده خواهد بود.
تاريخ، ارزشهاي اجتماعي و فرهنگي، کشاورزي را احاطه کرده است.بکارگیری این اصول در کشاورزي به داشتن احساس مسئوليت گسترده در حمايت از خاک ، آب ، گياهان و حيوانات و دستورالعمل هاي توليد ، فرآوري و توزيع غذا و ساير کالاها بستگی دارد .اعتقاد به اينکه زندگي هاي انساني وابستگي شديدي به پويايي باغات دارند و آنها ميراثي ارزشمند براي نسل هاي آينده هستند.
اصول کشاورزي ارگانيک براي کليه حرکات ارگانيک در جهان و در تمام جهات سودمند می باشد و توسعه، پيشرفت و هدايت کليه برنامه ها و استاندارد ها و همچنين هماهنگي را در عرصه جهان باعث شده است.
اصل سلامت
اصل اکولوژي
اصل انصاف و عدالت
اصل مراقبت
هريک از اصول فوق در ادامه مشروحا توضيح داده مي شود اين اصول تماما سودمند هستند و با اصول اخلاقي و روح عمل آميخته هستند.
اصل سلامت
کشاورزي ارگانيک سلامت خاک ها، گياهان، حيوانات، انسان ها و کره زمين را که هيچ يک از ديگري مجزا و مستقل نيست را باید حفظ و افزايش دهد.
اين اصل خاطر نشان مي سازد که سلامت افراد و جوامع انسانی از سلامت اکوسيستم مجزا نبوده و خاک هاي سالم ، محصولات سالم و حيوانات و انسان هاي سالم را بوجود مي آورند.
سلامت به معني راستي و درستي در کليه سيستم هاي زندگي است و فقط به نبودن بيماري ها نيست بلکه نگهداري فيزيکي و عقلاني جامعه و اکولوژي را نیز شامل می شود.
مصونيت،ارتقاء و پيشرفت،تهذيب اخلاق از صفات کليدي و اختصاصي سلامت هستند.
نقش کشاورزي ارگانيک چه در کشاورزي و چه در فرآوري و چه در توزيع يا مصرف، پايداري و افزايش سلامت اکوسيستم ها و ارگانيسم ها از کوچکترين مخلوقات در خاک تا انسان مي باشد.
کشاورزي ارگانيک در نظر دارد با توليد با کيفيت بالا و غذاي مغذي به کاهش مراقبت هاي رفاهي و سلامتي کمک نمايد.
از سوی ديگر باید از کاربرد تقويت کننده ها (کودها)، آفت کشها، داروهاي حيواني و افزودني هاي غذايي که ممکن است تاثيرات زيان باري به سلامت داشته باشد پرهيز شود.
اصل اکولوژي
کشاورزي ارگانيک باید براساس سيستم ها و سيکل هاي اکولوژيکي، کار با آنها، رقابت آنها و کمک به پايداري آنها بنيان گذاشته شود.
ريشه هاي اين اصل کشاورزي ارگانيک درون سيستم هاي زنده و پویا اکولوژيکي، قرار دارد و نشان دهنده اين است که توليد بر اساس چرخه ها و پروسه هاي اکولوژيکي می باشد..موادغذايي و رفاه داخل اکولوژي و محيط خاص آن توليد فراهم می گردد. براي مثال در توليد محصولات زراعی و باغی در خاک زنده، حيوانات در اکوسيستم کشاورزي، ماهي ها و ارگانيسم هاي آبزي در محيط آبي مد نظر است.
در کشاورزي ارگانيک، چراگاه ها و سيستم هاي برداشت از منابع وحشي(طبيعي) باید متناسب با بالانس هاي اکولوژيکي و سيکل های طبيعي باشد.
مديريت ارگانيک باید با شرايط محلي مانند اکولوژي و فرهنگ تنظيم گردد.عوامل و نهاده ها باید بوسيله استفاده مجدد(بازيافت)،بازچرخ مواد،مديرت مناسب مواد و انرژي کاهش يابد و ارتقاء کيفيت محيط و کاهش فشار بر منابع در دستور کار قرار گيرد.
کشاورزي ارگانيک باید در ميان برنامه هاي نظام کشاورزي به تعادل و بالانس اکولوژيکي ،استقرار طبيعت حفظ تنوع ژنتيکي و کشاورزي توجه نمايد.
کساني که محصولات کشاورزي ارگانيکي را توليد ، فراوري ، تجارت و يا مصرف مي نمايند باید از محيط عمومي شامل باغ ها ،کليماها،مکان هاي طبيعي، زيستگاه هاو آب و هوا حمايت نمايند و به آنها سود برسانند.
اصل انصاف و عدالت
کشاورزي ارگانيک بايد با توجه به فرصت ها و قابليت هاي زندگي و محيط هاي عمومي اطمينان از انصاف را ايجاد نمايد.
انصاف بوسيله عدالت، ، احترام، رعايت و ملاحظات تقسيمات جهان، ارتباطات بين انساني تا وابستگي هاي ديگر زندگي هاي آفريده شده را شامل شود.
تاکيدات اين اصل بر اين است که آنهايي که درگير کشاورزي ارگانيک شده اند باید روابط انساني را به طريقي هدايت نمايند که در تمام سطوح از رعايت عدالت و انصاف براي تمام اعضاء دست اندرکار، کشاورزان، کارگرها، فراوري کنندگان، تجار و مصرف کنندگان اطمينان حاصل نمايند.
کشاورزي ارگانيک باید براي هر شخصي که درگير آن مي شود کيفيت خوبي از زندگي را ايجاد نمايد و به کاهش تنگدستي و فقر و حاکميت غذاي سالم کمک نمايد.
اين اهداف به منظور توليد و عرضه شايسته مواد غذايي و ساير محصولات با کيفيت بالا است.
اين اصل بيان مي نمايد که حيوانات بايد در طول زندگي با شرايطي که مطابق با فيزيولوژي و رفتارهاي طبيعي و رفاه آنهاست پرورش يابند.
منابع طبيعي و محيطي که براي توليد مورد استفاده قرار مي گيرند باید از لحاظ اکولوژيکي و اجتماعي مديريت شده باشند تا در مقابل نسل های آينده حفظ شود.
اصل مراقبت
کشاورزي ارگانيک باید به صورت پيشگيرانه و مسولانه به منظور حمايت از سلامت و آسايش نسل هاي بعد و محيط مديريت شود.
کشاورزي ارگانيک سيستم پايدار و زنده اي است که به شرايط و تقاضاهاي داخلي و خارجي پاسخ مي دهد.
مشاغل مرتبط با کشاورزي ارگانيک ارتقاء کارايي و افزايش سودمندي را در پي خواهند داشت که البته نبايد سلامتي و رفاه را به خطر بيندازد. در نتيجه تکنولوژيهاي جديد و متد هاي موجود باید مورد ارزيابي و بازنگري قرار گیرند.اطلاعات و مفاهيم اکوسيستم و کشاورزي باید تحت مراقبت قرار گيرد تا از ارائه مفاهيم معيوب و ناقص جلوگيري شود.
اقدامات پيشگيرانه و ضمانت(گواهی کردن) به عنوان کليد مرتبط با توسعه و تکنولوژي در اين اصل کشاورزي ارگانيک برگزيده شده اند.
علوم متنوعي براي اطمينان از سلامتي و درستي کشاورزي و اکولوژي مورد نياز است و البته دانش علمي به تنهايي کافي نيست. تجربه عملي،تجميع افکار، سنتهاي ملي و دانش بومي براي آزمايش و ارائه راه حل پيشنهادي صحيح نيز، ضروري است.
کشاورزي ارگانيک باید از اظهار بدون دليل خطرات تکنولوژي هاي مناسب و مورد قبول ممانعت نمايد.تصميمات باید ارزش ها و تمام نيازهاي فردي که تحت تاثير آن است را به صورت شفاف و مشترک نشان دهد.
 
منبع :  ایران ارگانیک



تاريخ : سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:کشاورزی, ارگانیک, کشاورزی ارگانیک, | 22:29 | نویسنده : مجتبی |

مرینوس ( merino )

منشا مرینوس کشور اسپانیا می‌باشد .سه نوع مرینوس به نامهای A ، B و C وجود دارد. A و B دارای پوست چین دار میباشند و نوع A پوست چین دار تری نسبت به B دارد.مرینوس با پوست چین دار به مرینوس آمریکائی شناخته می شود. مرینوس نوع C را مرینوس دلاین ( Delaine merino ) مینامند که چین پوست آن خیلی کم می‌باشد . پشم مرینوس دلاین سفید بوده ورشد آن در حدود4/6تا6/7 سانتی متر در سال میباشد. قوچهای آن شاخدار و میشها بدون شاخ میباشند . مرینوس از نظر اندازه متوسط بوده و بدنی لاغر دارد.مرینو دلاین از مرینوس بزرگتر است. مرینوس دارای غریزه قوی زندگی گله ای بوده وتوانائی چرا در مراتع فقیر را دارا میباشد.

رامبویه( Rambouillet )

منشا این نژاد کشور فرانسه میباشد.این نژاد از مرینوس اسپانیائی حاصل شده است . در حدود نیمی یا بیشتر از گوسفندان تلاقی یافته در آمریکا از نژاد رامبویه میباشند.رامبویه از نظر پشم ظریف شهرت دارد.

رنگ این نژاد سفید می‌باشد و اندازه آن بزرگ میباشد.بدنی زاویه دار وبلوکی همچنین لاشه ای گوشتی تر نسبت به مرینوس دارد ولی از نظر کیفیت گوشت درمقایسه با نژادهایی که برای تولید گوشت پرورش می یابند مناسب نمی باشد.قوچهای این نژاد شاخدار ویا بدون شاخ ولی همه میشها بدون شاخ هستند.رشد پشم آنها حدود9/8سانتی متر در سال است.

دبویلت( Debouillet )

منشا این نژاد آمریکا میباشد. از تلاقی رامبویه ومرینوس دلاین بهبود نژاد یافته است. توسعه این نژاد در نیو مکزیکو شروع گردیده است. دبویلت باشرایط مراتع غرب امریکا سازگار است.

اندازه این نژاد متوسط بوده، بدنی زاویه دار داردو رنگ آن سفید میباشد. قوچهای این نژاد شاخدار و یا بدون شاخ میباشند ولی میشها بدون شاخ هستند.الیاف پشم نرم و بلند باعث ارزشمندی پشم ان میباشد.

نژادهایی با پشم نسبتا ظریف

چویوت ( cheviot )

منشا این نژاد از تپه‌های cheviot در شمال انگلستان و جنوب اسکاتلند میباشد.

چویوت جثه ای کوچک داشته و نوع بدن آن بلوکی است .این نژاد صورت و پاهای سفید ومنخرین سیاه دارد و بدون شاخ میباشد. رشد پشم آن در حدود2/10 تا 7/12 سانتی متر در سال میباشد.

دورست ( Dorest )

منشا دورست از جنوب انگلستان میباشد.جثه ای متوسط داشته و نوع بدن بلوکی است .گوشها، بینی، صورت و پا هایی سفید دارد .دورست هم شاخدار وهم بدون شاخ می‌باشد .این نژاد پشمی با زبری متوسط تولید میکندوپشم چیده شده دورست وزن سبکی داردو به طور متوسط 6/3 – 2/3 کیلو گرم است . این نژاد لاشه گوشت داری تولید میکند.

گوسفند فنلاندی( Finn sheep )

منشا این نژاد فنلاند است واز نظر جثه کوچک است گوشها، بینی، صورت و پا هایی سفید دارد این نژاد به طور کلی بدون شاخ میباشد، هر چند که تعدادی از قوچهای آن شاخدار میباشد.گوسفند فنلاندی پشمی با زبری متوسط تولید می‌کند و وزن پشم چیده شده آن حدود 4 تا 5/4 کیلو گرم است خصوصیات لاشه این نژاد مطلوب نمیباشد.

نژاد فنلاندی دارای نرخ بره زایی قابل توجهی می‌باشد و در آمریکا برای برنامه‌های تلاقی جهت افزایش میزان بره زایی مورد استفاده قرار میگیرد . میش بالغ تلاقی یافته که نیمی از آن نژاد گوسفند فنلاندی می‌باشد 200 تا 250 بره تولید می‌کند بره‌های تلاقی یافته این نژاد در هنگام تولد کوچک میباشند ولی قدرت بقا وزنده ماندن آنها بالا می‌باشد . وقتی این نژاد در تلاقی استفاده گردد، بره‌های بدست آمده از نظر لاشه نیز دارایکیفیت مناسبی خواهند بود.

همشایر ( Hampshire )

منشا نژاد همشای جنوب انگلستان است. جثه این حیوان بزرگ بوده و دارای بدنی از نوع بلوکی می‌باشد صورت، پاها، گوشها و بینی سیاه بوده، فاقد شاخ میباشد.

همشایر از نظر بلوغ در حد متوسط قرار دارد. از خصوصیات دیگر این نژاد شیر دهی خوب و تولید بره هایی است که پس از شیر گیری برای ارائه به بازار مناسب میباشند. تولید پشم متوسط و درحدود 2/3 تا 6/3 کیلو گرم می‌باشد میانگین تولید بره در حدود 137 درصد است که این درصد بره زایی براساس 100 میش می‌باشد . تلاقی خوبی بین آنها وگوسفندان با پشم ظریف یا نژاده‌های تلاقی یافته صورت میگیرد.

مونتادال( Montadal )

منشا این نژاد ایالات متحده می‌باشد وبهبود آن بوسیله تلاقی میشهای نژاد کلمبیا با قوچهای cheviot صورت پذیرفته است .

این حیوان دارای جثه ای متوسط با نوع بدن بلوکی بوده، صورت، گوشها و پاهای آن سفید می‌باشد وبر روی صورت وپاها پشمی وجود ندارد.این نژاد بدون شاخ می‌باشد لاشه آن گوشتی است ومتوسط تولید پشم در حدود 5/4 تا 4/5 کیلو گرم در سال میباشد.

اکسفورد ( Oxford )

منشا نژاد اکسفورد مرکز وجنوب انگلستان است . نژاد اکسفورد از بزرگترین نژادهای گوسفند با پشم متوسط از نظر جثه می‌باشد . نوع بدن آن بلوکی می‌باشد . صورت، گوشها وپاهای آن خاکستری مایل به قهوه ای است. گوسفندان این نژاد بدون شاخ هستند .بیده چیده شده آن سنگین و حدود 5/4 تا 4/5 کیلوگرم وزن دارد .میشهای این نژاد پر منفعت و سودمند بوده، از نظر شیر دهی خوب و بره‌های آنها دارای رشد سریعی میباشند . استفاده از این نژاد در تلاقی‌ها مناسب است چون اندازه جثه آن بزرگ است .

شروپ شایر ( Shropshire )

منشا این نژاد کشور انگلستان می‌باشد . این حیوان از کوچکترین گوسفندهای نژاد پشم متوسط و نوع تیپ بدنی بلوکی بوده وبدون شاخ می‌باشد . صورت و پاها کدر بوده، پوشش زیادی از پشم در صورت آن وجود دارد .تولید لاشه این نژاد کم می‌باشد و وقتی وزن حیوان در اثر تغذیه افزایش می یابد، میزان چربی آن نیز زیاد میگردد.

وزن بیده آن 1/4 کیلو گرم است .میشهای این نژاد مادران خوبی هستند و درصد تولید بره آنها اغلب 150 % میباشد.

سات داون( Soutdown )

این نژاد از جنوب انگلستان منشا شده است و یکی از قدیمی‌ترین نژادهای گوسفند در دنیا محسوب میشود. جثه این گوسفند کوچک و نوع بدن بلوکی است . صورت ف گوشها وپاها خاکستری یا قهوه ای است . این نژاد دارای بلوغ زودرس و بدون شاخ می‌باشد . بیده آن 3/2 تا 2/3 کیلوگرم است. سات داون در سنین اولیه تمایل به چاق شدن و ذخیره چربی دارد.

سافولک ( Suffolk )

منشا این نژاد جنوب انگلستان است. جثه ای بزرگ وبدن بلوکی وعضلانی داشته، صورت، گوشها و پاها سیاه می‌باشد .این نژاد بدون شاخ می‌باشد و بر روی صورت و پاهای آن پشم وجود ندارد.

بیده سافولک 6/3 تا 5/4 کیلوگرم وزن دارد . درصد بره زایی ان 150 % یا بیشتر است . رشد بره در این نژاد سریع بوده و سرعت ذخیره چربی در این نژاد نسبت به سایر نژادها کمتر است . تولید گوشت لخم ولاشه عضلانی از دیگر خصوصیات این نژاد میباشد.

تونس ( Tunis )

نژادتونس از شمال افریقا منشا شده است . رنگ صورت آن قرمز متمایل به قهوه ای تا خرمایی روشن می‌باشد . این نژاد بدون شاخ بوده و اندازه جثه آن متوسط و زاویه دار است و بدنی بلوکی دارد . دارای پشم زبر بوده و بر روی صورت پشم وجود ندارد.

نژادهای پشم دراز

کاتسولد ( Cotswold )

از نژادهای قدیمی گوسفند در انگلستان است و منشا آن نیز انگلستان می‌باشد این نژاد بزرگ جثه بوده و نوع بدن آن بلوکی می‌باشد .

پاها و صورتی سفید رنگ داشته، هر چند که دربین آنها سفید متمایل به خاکستری نیز دیده میشود. لکه‌های تیره بر روی صورت و پاها ممکن است وجود داشته باشد پشم این نژاد رشد زیادی داشته و وزوزی (فر دار) می‌باشد . این گوسفند بدون شاخ بوده و در برنامه‌های تلاقی از آن استفاده میشود.

لایسستر ( Leicester )

منشا این نژاد کشور انگلستان است . این گوسفند دارای جثه ای بزرگ و بدن بلوکی می‌باشد .رنگ این نژاد سفید بوده، بدون شاخ می‌باشد و بر روی صورت پشم وجود ندارد .پشم گوسفند لایسستر محافظ خوبی در برابر گرما نمیباشد .

لینکلن ( Lincoln )

منشا لینکلن انگلستان است . این نژاد دارای جثه ای بزرگ بوده و نوع بدن آن بلوکی می‌باشد . رنگ آن سفید است و بدون شاخ بوده، پشم دراز و زبری تولید می‌کند . این نژاد دارای بلوغ دیررس است . پشم تولیدی آن 4/5 تا 2/7 کیلوگرم می‌باشد . از این نژاد برای تلاقی‌ها استفاده میشود.

رامنی ( Romney )

این نژاد یکی از قدیمی‌ترین نژادهای منشا شده در جنوب انگلستان است . جثه این نژاد بزرگ با با نوع بدن بلوکی است . بیده ای متراکم وبهتر از دیگر نژادهای پشم دراز تولید می‌کند و و بهمین دلیل سازگاری بهتری نسبت به رطوبت و مناطق مرطوب در مقایسه با سایر نژادهای پشم دراز دارد . این نژاد در برناکمه‌های تلاقی نژادی مورد استفاده قرار میگیرد.

نژادهای پشم تلاقی یافته

کلمبیا ( Columbia )

منشا این نژاد امریکا می‌باشد و از تلاقی بین قوچ لینکلن و میش رامبویه بوجود آمده است . هدف از این تلاقی بوجود آوردن نژادی است که سازگاری بهتری با مناطق کوهستانی داشته باشد .

کلمبیا جثه ای بزرگ و بدنی بلوکی دارد . این نژاد بزرگترین نژاد تلاقی یافته است . صورت، گوشها و پاهای سفید داشته و بدون شاخ می‌باشد .در روی صورت گوسفند کلمبیا پشم وجود ندارد و دارای پاهایی است که از کمی از سایر نژادها بلندتر است

وزن پشم‌های چیده شده در حدود 5/4 تا 9/5 کیلوگرم است و تولید گوشت لخم مناسبی دارد . کلمبیا غالبا در تلاقی با نژاد صورت سیاه که دارای پشم متوسط می‌باشد استفاده شده و هدف از این تلاقی تولید بره‌های بازاری است .

کوریدال ( Corriedale )

منشا آن نیوزلند است .این نژاد حاصل از تلاقی بین قوچهای لینکلن و لایسستر با میشهای مرینوس است .

کوریدال دارای جثه متوسط وکمی بزرگ است صورت، گوشها و پاهایی سفید رنگ داشته و فاقد شاخ می‌باشد . این نژاد تولید پشم و گوشت باکیفیت خوب را دارا بوده و وزن بیده آن 5/4 تا 8/6 کیلوگرم در سال است .

پاناما ( Panama )

این نژاد از امریکا منشا یافته . نژاد پاناما حاصل تلاقی قوچ رامبویه و میش لینکلن می‌باشد . رنگ صورت، گوشها و پاها سفید بوده وجثه بزرگ، تیپ بدن بلوکی و بدون شاخ بودن از خصوصیات نژاد پاناما میباشد.

گوسفند پاناما اندکی گوچکتر از نژاد کلمبیا بوده ولاشه کمی گوشتی داشته و در سنین اولیه چربی در بدن آن ذخیره میشود.

راملدال ( Romeldale )

منشا راملدال ایالات متحده امریکا است و از تلاقی بین قوچ رامنی و میش رامبویه بوجود آمده است .

این نژادجثه ای متوسط وبدنی بلوکی داشته، رنگ صورت، گوشها و پاها سفید بوده

و بدون شاخ می‌باشد . وزن بیده آن 5/4 تا 9/5 کیلوگرم است. راملدال در تلاقی با میشهای پشم ظریف مورد استفاده قرار گرفته و بره‌های سازگار با شرایط پرورش در مرتع را بوجود می آورد.

تارگی ( Tar ghee )

منشا تارگی امریکا است . این نژاد حاصل تلاقی بین قوچ رامبویه با میشهای کاریدال – لینکلن-رامبویه میباشد.

این نژاد جثه ای متوسط، بدنی بلوکی با صورتی سفید رنگ داشته و بدون شاخ است . فاقد پشم در صورت بوده و وزن پشم چیده شده آن 5/4 تا 4/5 کیلوگرم در سال میباشد.

بدون دم ( Tailless )

منشا این نژاد امریکا می‌باشد و از تلاقی گوسفند بدون دم سیبری با تعدادی از نژادهای اصلاح شده بوجود آمده است . هدف از این تلاقی اصلاح یک نژاد است که نیاز به قطع دم نداشته باشد . رنگ صورت، گوشها وپاها سفید می‌باشد . این نژاد بدون شاخ بوده و صورتشان بدون پشم است.

سوت دال ( Southdaie )

منشا این نژاد ایالات متحده امریکا می‌باشد و از تلاقی بین نژادهای سات داون و کوریدال به وجود آمدهاست . هدف ازاین تلاقی تولید نژادهایی است که از نظر کیفیت پشم و گوشت مناسب باشند.

نژادهای پشم قالی

صورت سیاه‌ها یلند ( Black-Faced Highland )

این نژاد از قدیمی‌ترین نژادهای منشا شده در اسکاتلند است . اندازه این نژاد کوچک بوده و دارای پشم زبر و ضخیم در پوشش خارجی وظریف تر در پوشش داخلی می‌باشد . صورت و پاها سیاه بوده، قوچهای این نژاد بزرگ و میشهای آن کوچک جثه و کوتاه قد با شاخهای پیچیده میباشند . این نژاد توانایی زندگی در مناطق خشک با پوشش گیاهی اندک را دارا میباشد.

نژاد پوستی

قره گل ( Karakul )

این نژاد از آسیا منشا شده و یکی از قدیمی‌ترین نژادهای گوسفند در جهان است . قره گل جثه ای بزرگ و بدنی زاویه دار داشته، رنگ صورت، گوشها و پاها سیاه یا قهوه ای می‌باشد .

قوچهای این نژاد شاخدار و میشها بدون شاخ میباشند و بره هایی با لاشعه ضعیف و فقیر تولید میکنند . پوست بره‌ها پس از به دنیا آمدن و چند روز بعد از آن مورد استفاده قرار میگیرد . پشم در حیوان بالغ زبر و خشن است وبین 2/15 تا 4/25 سانتی متر طول دارد.

گوسفندان ایران

گوسفندان ایرانی از نظر پشم در گروه گوسفندان با پشم ضخیم ویا قالی میباشند . همگی این گوسفندان دنبه دار میباشند به استثنای زل که دارای نیم دنبه یا بدون دنبه بوده و قره گل که دارای نیم دنبه است .

گوسفندان ایرانی رنگهای مختلفی دارند از جمله میتوان به سفید، سیاه، خرمایی، قهوه ای، نخودی و خاکستری اشاره کرد .

گوسفندان ایران را بر حسب اصولی تقسیم مینمایند که این تقسیم بندی میتواند بر اساس سفید یا رنگی بودن بدن و یا وزن بلوغ (سنگین، متوسط، سبک ) باشد

 

 



تاريخ : سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:گوسفند پشمی,, | 1:26 | نویسنده : مجتبی |
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد
اصول کشاورزی ارگانیک

 

اصول کشاورزي ارگانيک

کشاورزي ارگانيک بر پايه اصول خاصي بنا نهاده شده است که آشنايي با اين اصول جهت درک بهتر کشاورزي ارگانيک ضروري است اين اصول اساس رشد و توسعه کشاورزي ارگانيک را فراهم نموده اند و باعث بهبود و ارتقاي جهاني کشاورزي شده اند.
به دليل نياز روزانه مردم به تغذيه ،کشاورزي از مهمترين و بيشترين فعاليت هاي بشر از ابتدا تا به حال و در آينده خواهد بود.
تاريخ، ارزشهاي اجتماعي و فرهنگي، کشاورزي را احاطه کرده است.بکارگیری این اصول در کشاورزي به داشتن احساس مسئوليت گسترده در حمايت از خاک ، آب ، گياهان و حيوانات و دستورالعمل هاي توليد ، فرآوري و توزيع غذا و ساير کالاها بستگی دارد .اعتقاد به اينکه زندگي هاي انساني وابستگي شديدي به پويايي باغات دارند و آنها ميراثي ارزشمند براي نسل هاي آينده هستند.
اصول کشاورزي ارگانيک براي کليه حرکات ارگانيک در جهان و در تمام جهات سودمند می باشد و توسعه، پيشرفت و هدايت کليه برنامه ها و استاندارد ها و همچنين هماهنگي را در عرصه جهان باعث شده است.
اصل سلامت
اصل اکولوژي
اصل انصاف و عدالت
اصل مراقبت
هريک از اصول فوق در ادامه مشروحا توضيح داده مي شود اين اصول تماما سودمند هستند و با اصول اخلاقي و روح عمل آميخته هستند.
اصل سلامت
کشاورزي ارگانيک سلامت خاک ها، گياهان، حيوانات، انسان ها و کره زمين را که هيچ يک از ديگري مجزا و مستقل نيست را باید حفظ و افزايش دهد.
اين اصل خاطر نشان مي سازد که سلامت افراد و جوامع انسانی از سلامت اکوسيستم مجزا نبوده و خاک هاي سالم ، محصولات سالم و حيوانات و انسان هاي سالم را بوجود مي آورند.
سلامت به معني راستي و درستي در کليه سيستم هاي زندگي است و فقط به نبودن بيماري ها نيست بلکه نگهداري فيزيکي و عقلاني جامعه و اکولوژي را نیز شامل می شود.
مصونيت،ارتقاء و پيشرفت،تهذيب اخلاق از صفات کليدي و اختصاصي سلامت هستند.
نقش کشاورزي ارگانيک چه در کشاورزي و چه در فرآوري و چه در توزيع يا مصرف، پايداري و افزايش سلامت اکوسيستم ها و ارگانيسم ها از کوچکترين مخلوقات در خاک تا انسان مي باشد.
کشاورزي ارگانيک در نظر دارد با توليد با کيفيت بالا و غذاي مغذي به کاهش مراقبت هاي رفاهي و سلامتي کمک نمايد.
از سوی ديگر باید از کاربرد تقويت کننده ها (کودها)، آفت کشها، داروهاي حيواني و افزودني هاي غذايي که ممکن است تاثيرات زيان باري به سلامت داشته باشد پرهيز شود.
اصل اکولوژي
کشاورزي ارگانيک باید براساس سيستم ها و سيکل هاي اکولوژيکي، کار با آنها، رقابت آنها و کمک به پايداري آنها بنيان گذاشته شود.
ريشه هاي اين اصل کشاورزي ارگانيک درون سيستم هاي زنده و پویا اکولوژيکي، قرار دارد و نشان دهنده اين است که توليد بر اساس چرخه ها و پروسه هاي اکولوژيکي می باشد..موادغذايي و رفاه داخل اکولوژي و محيط خاص آن توليد فراهم می گردد. براي مثال در توليد محصولات زراعی و باغی در خاک زنده، حيوانات در اکوسيستم کشاورزي، ماهي ها و ارگانيسم هاي آبزي در محيط آبي مد نظر است.
در کشاورزي ارگانيک، چراگاه ها و سيستم هاي برداشت از منابع وحشي(طبيعي) باید متناسب با بالانس هاي اکولوژيکي و سيکل های طبيعي باشد.
مديريت ارگانيک باید با شرايط محلي مانند اکولوژي و فرهنگ تنظيم گردد.عوامل و نهاده ها باید بوسيله استفاده مجدد(بازيافت)،بازچرخ مواد،مديرت مناسب مواد و انرژي کاهش يابد و ارتقاء کيفيت محيط و کاهش فشار بر منابع در دستور کار قرار گيرد.
کشاورزي ارگانيک باید در ميان برنامه هاي نظام کشاورزي به تعادل و بالانس اکولوژيکي ،استقرار طبيعت حفظ تنوع ژنتيکي و کشاورزي توجه نمايد.
کساني که محصولات کشاورزي ارگانيکي را توليد ، فراوري ، تجارت و يا مصرف مي نمايند باید از محيط عمومي شامل باغ ها ،کليماها،مکان هاي طبيعي، زيستگاه هاو آب و هوا حمايت نمايند و به آنها سود برسانند.
اصل انصاف و عدالت
کشاورزي ارگانيک بايد با توجه به فرصت ها و قابليت هاي زندگي و محيط هاي عمومي اطمينان از انصاف را ايجاد نمايد.
انصاف بوسيله عدالت، ، احترام، رعايت و ملاحظات تقسيمات جهان، ارتباطات بين انساني تا وابستگي هاي ديگر زندگي هاي آفريده شده را شامل شود.
تاکيدات اين اصل بر اين است که آنهايي که درگير کشاورزي ارگانيک شده اند باید روابط انساني را به طريقي هدايت نمايند که در تمام سطوح از رعايت عدالت و انصاف براي تمام اعضاء دست اندرکار، کشاورزان، کارگرها، فراوري کنندگان، تجار و مصرف کنندگان اطمينان حاصل نمايند.
کشاورزي ارگانيک باید براي هر شخصي که درگير آن مي شود کيفيت خوبي از زندگي را ايجاد نمايد و به کاهش تنگدستي و فقر و حاکميت غذاي سالم کمک نمايد.
اين اهداف به منظور توليد و عرضه شايسته مواد غذايي و ساير محصولات با کيفيت بالا است.
اين اصل بيان مي نمايد که حيوانات بايد در طول زندگي با شرايطي که مطابق با فيزيولوژي و رفتارهاي طبيعي و رفاه آنهاست پرورش يابند.
منابع طبيعي و محيطي که براي توليد مورد استفاده قرار مي گيرند باید از لحاظ اکولوژيکي و اجتماعي مديريت شده باشند تا در مقابل نسل های آينده حفظ شود.
اصل مراقبت
کشاورزي ارگانيک باید به صورت پيشگيرانه و مسولانه به منظور حمايت از سلامت و آسايش نسل هاي بعد و محيط مديريت شود.
کشاورزي ارگانيک سيستم پايدار و زنده اي است که به شرايط و تقاضاهاي داخلي و خارجي پاسخ مي دهد.
مشاغل مرتبط با کشاورزي ارگانيک ارتقاء کارايي و افزايش سودمندي را در پي خواهند داشت که البته نبايد سلامتي و رفاه را به خطر بيندازد. در نتيجه تکنولوژيهاي جديد و متد هاي موجود باید مورد ارزيابي و بازنگري قرار گیرند.اطلاعات و مفاهيم اکوسيستم و کشاورزي باید تحت مراقبت قرار گيرد تا از ارائه مفاهيم معيوب و ناقص جلوگيري شود.
اقدامات پيشگيرانه و ضمانت(گواهی کردن) به عنوان کليد مرتبط با توسعه و تکنولوژي در اين اصل کشاورزي ارگانيک برگزيده شده اند.
علوم متنوعي براي اطمينان از سلامتي و درستي کشاورزي و اکولوژي مورد نياز است و البته دانش علمي به تنهايي کافي نيست. تجربه عملي،تجميع افکار، سنتهاي ملي و دانش بومي براي آزمايش و ارائه راه حل پيشنهادي صحيح نيز، ضروري است.
کشاورزي ارگانيک باید از اظهار بدون دليل خطرات تکنولوژي هاي مناسب و مورد قبول ممانعت نمايد.تصميمات باید ارزش ها و تمام نيازهاي فردي که تحت تاثير آن است را به صورت شفاف و مشترک نشان دهد.
 
منبع :  ایران ارگانیک



تاريخ : سه شنبه 18 بهمن 1390برچسب:کشاورزی, ارگانیک, کشاورزی ارگانیک, | 22:29 | نویسنده : مجتبی |

مرینوس ( merino )

منشا مرینوس کشور اسپانیا می‌باشد .سه نوع مرینوس به نامهای A ، B و C وجود دارد. A و B دارای پوست چین دار میباشند و نوع A پوست چین دار تری نسبت به B دارد.مرینوس با پوست چین دار به مرینوس آمریکائی شناخته می شود. مرینوس نوع C را مرینوس دلاین ( Delaine merino ) مینامند که چین پوست آن خیلی کم می‌باشد . پشم مرینوس دلاین سفید بوده ورشد آن در حدود4/6تا6/7 سانتی متر در سال میباشد. قوچهای آن شاخدار و میشها بدون شاخ میباشند . مرینوس از نظر اندازه متوسط بوده و بدنی لاغر دارد.مرینو دلاین از مرینوس بزرگتر است. مرینوس دارای غریزه قوی زندگی گله ای بوده وتوانائی چرا در مراتع فقیر را دارا میباشد.

رامبویه( Rambouillet )

منشا این نژاد کشور فرانسه میباشد.این نژاد از مرینوس اسپانیائی حاصل شده است . در حدود نیمی یا بیشتر از گوسفندان تلاقی یافته در آمریکا از نژاد رامبویه میباشند.رامبویه از نظر پشم ظریف شهرت دارد.

رنگ این نژاد سفید می‌باشد و اندازه آن بزرگ میباشد.بدنی زاویه دار وبلوکی همچنین لاشه ای گوشتی تر نسبت به مرینوس دارد ولی از نظر کیفیت گوشت درمقایسه با نژادهایی که برای تولید گوشت پرورش می یابند مناسب نمی باشد.قوچهای این نژاد شاخدار ویا بدون شاخ ولی همه میشها بدون شاخ هستند.رشد پشم آنها حدود9/8سانتی متر در سال است.

دبویلت( Debouillet )

منشا این نژاد آمریکا میباشد. از تلاقی رامبویه ومرینوس دلاین بهبود نژاد یافته است. توسعه این نژاد در نیو مکزیکو شروع گردیده است. دبویلت باشرایط مراتع غرب امریکا سازگار است.

اندازه این نژاد متوسط بوده، بدنی زاویه دار داردو رنگ آن سفید میباشد. قوچهای این نژاد شاخدار و یا بدون شاخ میباشند ولی میشها بدون شاخ هستند.الیاف پشم نرم و بلند باعث ارزشمندی پشم ان میباشد.

نژادهایی با پشم نسبتا ظریف

چویوت ( cheviot )

منشا این نژاد از تپه‌های cheviot در شمال انگلستان و جنوب اسکاتلند میباشد.

چویوت جثه ای کوچک داشته و نوع بدن آن بلوکی است .این نژاد صورت و پاهای سفید ومنخرین سیاه دارد و بدون شاخ میباشد. رشد پشم آن در حدود2/10 تا 7/12 سانتی متر در سال میباشد.

دورست ( Dorest )

منشا دورست از جنوب انگلستان میباشد.جثه ای متوسط داشته و نوع بدن بلوکی است .گوشها، بینی، صورت و پا هایی سفید دارد .دورست هم شاخدار وهم بدون شاخ می‌باشد .این نژاد پشمی با زبری متوسط تولید میکندوپشم چیده شده دورست وزن سبکی داردو به طور متوسط 6/3 – 2/3 کیلو گرم است . این نژاد لاشه گوشت داری تولید میکند.

گوسفند فنلاندی( Finn sheep )

منشا این نژاد فنلاند است واز نظر جثه کوچک است گوشها، بینی، صورت و پا هایی سفید دارد این نژاد به طور کلی بدون شاخ میباشد، هر چند که تعدادی از قوچهای آن شاخدار میباشد.گوسفند فنلاندی پشمی با زبری متوسط تولید می‌کند و وزن پشم چیده شده آن حدود 4 تا 5/4 کیلو گرم است خصوصیات لاشه این نژاد مطلوب نمیباشد.

نژاد فنلاندی دارای نرخ بره زایی قابل توجهی می‌باشد و در آمریکا برای برنامه‌های تلاقی جهت افزایش میزان بره زایی مورد استفاده قرار میگیرد . میش بالغ تلاقی یافته که نیمی از آن نژاد گوسفند فنلاندی می‌باشد 200 تا 250 بره تولید می‌کند بره‌های تلاقی یافته این نژاد در هنگام تولد کوچک میباشند ولی قدرت بقا وزنده ماندن آنها بالا می‌باشد . وقتی این نژاد در تلاقی استفاده گردد، بره‌های بدست آمده از نظر لاشه نیز دارایکیفیت مناسبی خواهند بود.

همشایر ( Hampshire )

منشا نژاد همشای جنوب انگلستان است. جثه این حیوان بزرگ بوده و دارای بدنی از نوع بلوکی می‌باشد صورت، پاها، گوشها و بینی سیاه بوده، فاقد شاخ میباشد.

همشایر از نظر بلوغ در حد متوسط قرار دارد. از خصوصیات دیگر این نژاد شیر دهی خوب و تولید بره هایی است که پس از شیر گیری برای ارائه به بازار مناسب میباشند. تولید پشم متوسط و درحدود 2/3 تا 6/3 کیلو گرم می‌باشد میانگین تولید بره در حدود 137 درصد است که این درصد بره زایی براساس 100 میش می‌باشد . تلاقی خوبی بین آنها وگوسفندان با پشم ظریف یا نژاده‌های تلاقی یافته صورت میگیرد.

مونتادال( Montadal )

منشا این نژاد ایالات متحده می‌باشد وبهبود آن بوسیله تلاقی میشهای نژاد کلمبیا با قوچهای cheviot صورت پذیرفته است .

این حیوان دارای جثه ای متوسط با نوع بدن بلوکی بوده، صورت، گوشها و پاهای آن سفید می‌باشد وبر روی صورت وپاها پشمی وجود ندارد.این نژاد بدون شاخ می‌باشد لاشه آن گوشتی است ومتوسط تولید پشم در حدود 5/4 تا 4/5 کیلو گرم در سال میباشد.

اکسفورد ( Oxford )

منشا نژاد اکسفورد مرکز وجنوب انگلستان است . نژاد اکسفورد از بزرگترین نژادهای گوسفند با پشم متوسط از نظر جثه می‌باشد . نوع بدن آن بلوکی می‌باشد . صورت، گوشها وپاهای آن خاکستری مایل به قهوه ای است. گوسفندان این نژاد بدون شاخ هستند .بیده چیده شده آن سنگین و حدود 5/4 تا 4/5 کیلوگرم وزن دارد .میشهای این نژاد پر منفعت و سودمند بوده، از نظر شیر دهی خوب و بره‌های آنها دارای رشد سریعی میباشند . استفاده از این نژاد در تلاقی‌ها مناسب است چون اندازه جثه آن بزرگ است .

شروپ شایر ( Shropshire )

منشا این نژاد کشور انگلستان می‌باشد . این حیوان از کوچکترین گوسفندهای نژاد پشم متوسط و نوع تیپ بدنی بلوکی بوده وبدون شاخ می‌باشد . صورت و پاها کدر بوده، پوشش زیادی از پشم در صورت آن وجود دارد .تولید لاشه این نژاد کم می‌باشد و وقتی وزن حیوان در اثر تغذیه افزایش می یابد، میزان چربی آن نیز زیاد میگردد.

وزن بیده آن 1/4 کیلو گرم است .میشهای این نژاد مادران خوبی هستند و درصد تولید بره آنها اغلب 150 % میباشد.

سات داون( Soutdown )

این نژاد از جنوب انگلستان منشا شده است و یکی از قدیمی‌ترین نژادهای گوسفند در دنیا محسوب میشود. جثه این گوسفند کوچک و نوع بدن بلوکی است . صورت ف گوشها وپاها خاکستری یا قهوه ای است . این نژاد دارای بلوغ زودرس و بدون شاخ می‌باشد . بیده آن 3/2 تا 2/3 کیلوگرم است. سات داون در سنین اولیه تمایل به چاق شدن و ذخیره چربی دارد.

سافولک ( Suffolk )

منشا این نژاد جنوب انگلستان است. جثه ای بزرگ وبدن بلوکی وعضلانی داشته، صورت، گوشها و پاها سیاه می‌باشد .این نژاد بدون شاخ می‌باشد و بر روی صورت و پاهای آن پشم وجود ندارد.

بیده سافولک 6/3 تا 5/4 کیلوگرم وزن دارد . درصد بره زایی ان 150 % یا بیشتر است . رشد بره در این نژاد سریع بوده و سرعت ذخیره چربی در این نژاد نسبت به سایر نژادها کمتر است . تولید گوشت لخم ولاشه عضلانی از دیگر خصوصیات این نژاد میباشد.

تونس ( Tunis )

نژادتونس از شمال افریقا منشا شده است . رنگ صورت آن قرمز متمایل به قهوه ای تا خرمایی روشن می‌باشد . این نژاد بدون شاخ بوده و اندازه جثه آن متوسط و زاویه دار است و بدنی بلوکی دارد . دارای پشم زبر بوده و بر روی صورت پشم وجود ندارد.

نژادهای پشم دراز

کاتسولد ( Cotswold )

از نژادهای قدیمی گوسفند در انگلستان است و منشا آن نیز انگلستان می‌باشد این نژاد بزرگ جثه بوده و نوع بدن آن بلوکی می‌باشد .

پاها و صورتی سفید رنگ داشته، هر چند که دربین آنها سفید متمایل به خاکستری نیز دیده میشود. لکه‌های تیره بر روی صورت و پاها ممکن است وجود داشته باشد پشم این نژاد رشد زیادی داشته و وزوزی (فر دار) می‌باشد . این گوسفند بدون شاخ بوده و در برنامه‌های تلاقی از آن استفاده میشود.

لایسستر ( Leicester )

منشا این نژاد کشور انگلستان است . این گوسفند دارای جثه ای بزرگ و بدن بلوکی می‌باشد .رنگ این نژاد سفید بوده، بدون شاخ می‌باشد و بر روی صورت پشم وجود ندارد .پشم گوسفند لایسستر محافظ خوبی در برابر گرما نمیباشد .

لینکلن ( Lincoln )

منشا لینکلن انگلستان است . این نژاد دارای جثه ای بزرگ بوده و نوع بدن آن بلوکی می‌باشد . رنگ آن سفید است و بدون شاخ بوده، پشم دراز و زبری تولید می‌کند . این نژاد دارای بلوغ دیررس است . پشم تولیدی آن 4/5 تا 2/7 کیلوگرم می‌باشد . از این نژاد برای تلاقی‌ها استفاده میشود.

رامنی ( Romney )

این نژاد یکی از قدیمی‌ترین نژادهای منشا شده در جنوب انگلستان است . جثه این نژاد بزرگ با با نوع بدن بلوکی است . بیده ای متراکم وبهتر از دیگر نژادهای پشم دراز تولید می‌کند و و بهمین دلیل سازگاری بهتری نسبت به رطوبت و مناطق مرطوب در مقایسه با سایر نژادهای پشم دراز دارد . این نژاد در برناکمه‌های تلاقی نژادی مورد استفاده قرار میگیرد.

نژادهای پشم تلاقی یافته

کلمبیا ( Columbia )

منشا این نژاد امریکا می‌باشد و از تلاقی بین قوچ لینکلن و میش رامبویه بوجود آمده است . هدف از این تلاقی بوجود آوردن نژادی است که سازگاری بهتری با مناطق کوهستانی داشته باشد .

کلمبیا جثه ای بزرگ و بدنی بلوکی دارد . این نژاد بزرگترین نژاد تلاقی یافته است . صورت، گوشها و پاهای سفید داشته و بدون شاخ می‌باشد .در روی صورت گوسفند کلمبیا پشم وجود ندارد و دارای پاهایی است که از کمی از سایر نژادها بلندتر است

وزن پشم‌های چیده شده در حدود 5/4 تا 9/5 کیلوگرم است و تولید گوشت لخم مناسبی دارد . کلمبیا غالبا در تلاقی با نژاد صورت سیاه که دارای پشم متوسط می‌باشد استفاده شده و هدف از این تلاقی تولید بره‌های بازاری است .

کوریدال ( Corriedale )

منشا آن نیوزلند است .این نژاد حاصل از تلاقی بین قوچهای لینکلن و لایسستر با میشهای مرینوس است .

کوریدال دارای جثه متوسط وکمی بزرگ است صورت، گوشها و پاهایی سفید رنگ داشته و فاقد شاخ می‌باشد . این نژاد تولید پشم و گوشت باکیفیت خوب را دارا بوده و وزن بیده آن 5/4 تا 8/6 کیلوگرم در سال است .

پاناما ( Panama )

این نژاد از امریکا منشا یافته . نژاد پاناما حاصل تلاقی قوچ رامبویه و میش لینکلن می‌باشد . رنگ صورت، گوشها و پاها سفید بوده وجثه بزرگ، تیپ بدن بلوکی و بدون شاخ بودن از خصوصیات نژاد پاناما میباشد.

گوسفند پاناما اندکی گوچکتر از نژاد کلمبیا بوده ولاشه کمی گوشتی داشته و در سنین اولیه چربی در بدن آن ذخیره میشود.

راملدال ( Romeldale )

منشا راملدال ایالات متحده امریکا است و از تلاقی بین قوچ رامنی و میش رامبویه بوجود آمده است .

این نژادجثه ای متوسط وبدنی بلوکی داشته، رنگ صورت، گوشها و پاها سفید بوده

و بدون شاخ می‌باشد . وزن بیده آن 5/4 تا 9/5 کیلوگرم است. راملدال در تلاقی با میشهای پشم ظریف مورد استفاده قرار گرفته و بره‌های سازگار با شرایط پرورش در مرتع را بوجود می آورد.

تارگی ( Tar ghee )

منشا تارگی امریکا است . این نژاد حاصل تلاقی بین قوچ رامبویه با میشهای کاریدال – لینکلن-رامبویه میباشد.

این نژاد جثه ای متوسط، بدنی بلوکی با صورتی سفید رنگ داشته و بدون شاخ است . فاقد پشم در صورت بوده و وزن پشم چیده شده آن 5/4 تا 4/5 کیلوگرم در سال میباشد.

بدون دم ( Tailless )

منشا این نژاد امریکا می‌باشد و از تلاقی گوسفند بدون دم سیبری با تعدادی از نژادهای اصلاح شده بوجود آمده است . هدف از این تلاقی اصلاح یک نژاد است که نیاز به قطع دم نداشته باشد . رنگ صورت، گوشها وپاها سفید می‌باشد . این نژاد بدون شاخ بوده و صورتشان بدون پشم است.

سوت دال ( Southdaie )

منشا این نژاد ایالات متحده امریکا می‌باشد و از تلاقی بین نژادهای سات داون و کوریدال به وجود آمدهاست . هدف ازاین تلاقی تولید نژادهایی است که از نظر کیفیت پشم و گوشت مناسب باشند.

نژادهای پشم قالی

صورت سیاه‌ها یلند ( Black-Faced Highland )

این نژاد از قدیمی‌ترین نژادهای منشا شده در اسکاتلند است . اندازه این نژاد کوچک بوده و دارای پشم زبر و ضخیم در پوشش خارجی وظریف تر در پوشش داخلی می‌باشد . صورت و پاها سیاه بوده، قوچهای این نژاد بزرگ و میشهای آن کوچک جثه و کوتاه قد با شاخهای پیچیده میباشند . این نژاد توانایی زندگی در مناطق خشک با پوشش گیاهی اندک را دارا میباشد.

نژاد پوستی

قره گل ( Karakul )

این نژاد از آسیا منشا شده و یکی از قدیمی‌ترین نژادهای گوسفند در جهان است . قره گل جثه ای بزرگ و بدنی زاویه دار داشته، رنگ صورت، گوشها و پاها سیاه یا قهوه ای می‌باشد .

قوچهای این نژاد شاخدار و میشها بدون شاخ میباشند و بره هایی با لاشعه ضعیف و فقیر تولید میکنند . پوست بره‌ها پس از به دنیا آمدن و چند روز بعد از آن مورد استفاده قرار میگیرد . پشم در حیوان بالغ زبر و خشن است وبین 2/15 تا 4/25 سانتی متر طول دارد.

گوسفندان ایران

گوسفندان ایرانی از نظر پشم در گروه گوسفندان با پشم ضخیم ویا قالی میباشند . همگی این گوسفندان دنبه دار میباشند به استثنای زل که دارای نیم دنبه یا بدون دنبه بوده و قره گل که دارای نیم دنبه است .

گوسفندان ایرانی رنگهای مختلفی دارند از جمله میتوان به سفید، سیاه، خرمایی، قهوه ای، نخودی و خاکستری اشاره کرد .

گوسفندان ایران را بر حسب اصولی تقسیم مینمایند که این تقسیم بندی میتواند بر اساس سفید یا رنگی بودن بدن و یا وزن بلوغ (سنگین، متوسط، سبک ) باشد

 

 



تاريخ : سه شنبه 5 مهر 1390برچسب:گوسفند پشمی,, | 1:26 | نویسنده : مجتبی |
صفحه قبل 1 2 صفحه بعد